حاصل تفکر مالکیت، سقوط است. در یک تفکر و رشد متعادل، کسب درآمد از خلاقیت است. حتی شغل از خلاقیت است. مشکلات اقتصادی را در منزل
 و نزد فرزندان باز گو نکنید؛ چون هم به فرزندان خود احساس ناایمنی می‌دهید و هم خود را آدم‌های ضعیفی تصور می‌کنید و حالتان بد می‌شود. 
❇️ ما از طریق خلاقیت باید به درآمد برسیم، تولید و ابداع چه مادی و چه معنوی با خلاقیت است. 
❇️ خرج کردن باید از روی تفکر و هوش اقتصادی باشد، زیرا نباید هر چه به‌دست‌ می آوریم را خرج کنیم.
❇️ با خلاقیت می‌توانیم روزی حلال و پاک به‌دست آوریم، اما با تفکر اقتصادی اجازه نداریم هر جور که دلمان می‌خواهد خرج کنیم.
❇️وقتی تفکر مالکیت شکل می‌گیرد و مادی می‌شویم، درآمد هم به جای اینکه از خلاقیت بدست آید، با تفکر اقتصادی صورت می‌گیرد و آنوقت فاجعهٔ اقتصادی رخ می‌دهد که امروزه گریبانگیر خیلی از کشورها هست، کمتر تولید می کنیم و بیشتر خرید و فروش می کنیم. 
هر تولید متوازنی، یک شبکهٔ توزیع لازم دارد ولی وقتی یک کالای تولید شده را چند دست بین خودمان می‌چرخانیم و به آن زرنگی و شم اقتصادی می‌گوییم و دائم ارزش افزوده ایجاد می‌کنیم، این یعنی درآمد ما از حوزهٔ تفکر انتفاعی است، نه از خلاقیت.

#تربیت_اقتصادی در نهاد خانواده

در دوران کودکی روی مسایل بسیاری از جمله تربیت اجتماعی، تربیت فرهنگی، تربیت جنسی، نوع مهد کودک ومدرسه فرزندمان کار می‌کنیم، ولی کمتر به تربیت اقتصادی آنها پرداخته‌ایم.
به‌عنوان والد اگر از همان کودکی فرزندمان را در تهیهٔ مخارج خانه همراه خود می‌بردیم، اگر اجازه میدادیم حساب و کتاب‌های سادهٔ خرید را او انجام می‌داد، اگر در منزل با او معامله می‌کردیم، اگر اجازه می‌دادیم در معاملات سادهٔ زندگی که با خودمان انجام می‌دهد شکست بخورد، اگر در کودکی حسابی برای فرزندمان باز می‌کرديم و در برار یک سری معیارهای تعریف شده بین خودمان بهم پول قرض می‌دادیم و دربرابر دیر پس دادن مجبور بودیم سود آن را بهم بپردازیم، فرزندانمان از همان دوران کودکی با این مفاهیم آشنا می‌شدند. چون مسایل اقتصادی جز لاینفک زندگی هر کدام از ماست چه بخواهیم چه نخواهیم وارد یک برهه از زندگی که می‌شویم با این مسایل دست و پنجه نرم می‌کنیم. 
فرزند پاستوریزه امروز من همان دانشجوی چند سال آینده خواهد بود که در بهترین دانشگاه قبول شده، ولی قادر نیست امورات مالی زندگی خودش را مدیریت کند، چون من به عنوان والدین به او آموزش ندادم. مدرسه‌های ما هم در حدی نیستند که این آموزش‌ها به‌طور اساسی به بچه ها منتقل شود.خانواده ها هم از ترس اینکه بچه ها درگیر مسایل مادی شوند از درس عقب می مانند حاضر نیستند این مسایل را آموزش دهند. اگر در زمینهٔ تربیت اقتصادی به درستی با او کار نکنیم چه بسا که شاهد مشکلات و مشاجرات و جدایی خانوادهٔ آنها از هم خواهیم بود.

 

سواد مالی چیست؟
 کودکان در حوزهٔ تربیت اقتصادی مؤثرترین افراد هستند. هنر یک اقتصاددان در تربیت اقتصادی به توانایی‌اش در آموزش اقتصاد به یک کودک برمی‌گردد. به صورتی که کودک و نوجوان به کار اقتصادی گرایش پیدا کند و رفته‌رفته لوازم این گرایش را به‌دست آورد. نباید در تربیت اقتصادی خودمان را محدود به دخل و خرج کنیم، بلکه باید مخاطب را با دنیای بزرگ‌تر و فکر اقتصادی آشنا کرد. 
 در توصیف سواد مالی می‌توان گفت:
در اقتصاد مدرن جهت مالی که بیشتر مدنظر افراد است، شامل شیوه‌های مختلف برای مدیریت دخل، حفظ و خرج مال و پول است. درواقع پاسخ به این‌که چگونه به‌دست بیاوریم، چگونه حفظ کنیم و چگونه خرج کنیم.